آرسنآرسن، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

پسر نازمون آرسن

پیشواز روز مرد

تو زندگی هیچ چیز بهتر از داشتن همراه خوب نیست. کسی که وقتی زیر بارون توی اون قسمت از مسیری که تاکسی خور نیست، داری خیس میشی و از سرما به خودت میلرزی، بهت زنگ بزنه و بگه دارم میام دنبالت، صبح لباس گرم نپوشیده بودی. کسی که وقتی توی تب و لرز ویروسی که تو تنت لونه کرده،داری هذیون میگی با چشمای نگرانش سوپ داغی رو که خودش درست کرده و از مزه اش هم هیچی نمیفهمی رو، به زور به خوردت بده و تو ،تو همون هذیون ها به این فکر کنی که با این حالت اون آشپزخونه بهم ریخته رو چطوری جمع و جور کنی. کسی که وقتی سرکاری و کسالت انجام دادن کار همه وجودتو گرفته ،تصور تموم شدن ساعت کاری و برگشتن به خونه ای که پر طنین صداشه تو رو پر شوق زندگی و امید دوباره کنه. ...
7 ارديبهشت 1394

پیمان

چند روز پیش بحث انتخاب اسم واسه نی نی کوچولوی داداشم بود.قراره به امید خدا پسردار بشن. هر کی یه اسمی می گفت .بعد نظرای جورواجور بابام به شوخی از آرسن پرسید بگو ببینم چه اسمی واسه نی نی بزاریم. برگشت گفت :پیمان آی خندیدیما از اون روز به بعد آرسن اسم پسرداییشو پیمان گذاشته.
5 ارديبهشت 1394

دنیای شیرین کودکی

دلم دیگه نه پول می خواد نه مهمونی نه خریدای جور واجور دلم بچگیمو میخواد دلم میخواد وقتی کیک خامه ای می خورم تمام صورتم خامه ای بشه     دلم میخواد صدهزار بار بپرم تو استخر توپ بازم خسته نشم   دلم میخواد غروبای بعضی روزا فقط منتظر دیدن کارتون باشم   دلم میخواد تا صبح تو شهربازی بمونم   دلم میخواد به وقت گشنگی به دور از تجملات و میز چیدنها با تکه نانی خشکیده سیر شوم دنیای آدم بزرگا خیلی سرد و تنهاست....... ...
29 فروردين 1394

کاش کودک بودم....

                                                     اولین نقاشی  آرسن رو دیوار                                                       ای کاش من نیز کودک بودم            &nbs...
27 فروردين 1394

عشق قرمز

پسرم عاشق رنگ قرمزه . دوست داره همه وسایلش قرمز باشه میگه مامان لولوی قرمزم داریم                      ...
26 فروردين 1394