بلاخره تونستم دست به قلم بشم
خیلی دوست داشتم وب ناز پسرمو آپ کنم ولی مشغله های روزمره مانع از این کار می شد . بعد واکسن٤ ماهگی درست یه روز بعد واکسنت راهی سفری کوتاه شدیم رفتیم خونه عمو احمد و چند روزی رو اونجا بودیم سفر ما بیشتر حال و هوای زیارتی داشت قم و جمکران و ....آرسنم انگار قسمتت این بوده که تو 4 ماهگی سفر زیارتی و بری و دست به ضریح بکشی . واقعا خوب بود . روز اول به خاطر درد واکسنت کلی بی تابی کردی طوری که طاقت نیاوردیم و بردیمت دکتر اما از روز بعد کمی آروم تر شدی . حال و هوای اونجا هنوزم گرم بود گرمی هوا محیط نا آشنا و درد واکسنت و....همه همه دست به دست هم دادن و باعث ناآرامیت شدن . وقعا درسته که میگن سفر آدمو پخته می کنه من تو این هر چن...
نویسنده :
بابا و مامان
15:08